راهکار قرآن در جلوگیری از گسست بین نسلی
  • 1403/12/20 - 13:17
  • - تعداد بازدید: 59
  • - تعداد بازدیدکننده: 55
  • زمان مطالعه : 12 دقیقه
  • /appsettingFree

راهکار قرآن در جلوگیری از گسست بین نسلی

قرآن به عنوان راهنمای زندگی، نه تنها برای حفظ پیوندهای خانوادگی و تقویت مبانی اخلاقی در جوامع اسلامی، بلکه به عنوان ابزاری برای مقابله با چالش‌های نسل‌های جدید و جلوگیری از گسست بین نسلی، نقشی کلیدی ایفا می‌کند.

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در یادداشتی برگرفته از نشست علمی "راهکار قرآن در جلوگیری از گسست بین نسلی" با ارائه دکتر محمدجواد توکلی خانیکی، عضو هیات علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم در غرفه دانشکده علوم قرآنی مشهد در هجدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن و عترت مشهد، ایشان بیان کرد: گسست بین نسلی، به معنای تفاوت گسترده در باورها، رفتارها و ارزش‌های نسل‌های هم‌عصر است که می‌تواند ناشی از پیشرفت تکنولوژی و تغییرات سریع اجتماعی و فرهنگی باشد. قرآن و روایات اسلامی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع پرداخته و بر اهمیت ارتباط صحیح و پایدار میان نسل‌ها تأکید می‌کنند. 
 
قرآن برای جلوگیری از گسست بین نسلی راهکارهایی ارائه می‌دهد که در ادامه می‌خوانیم:
 
تأکید بر احترام به والدین و محبت به فرزندان: قرآن کریم به والدین و فرزندان سفارش می‌کند که در تربیت و برقراری ارتباطات سالم و مثبت میان یکدیگر تلاش کنند، زیرا این امر به تقویت روابط درون‌خانوادگی کمک کرده و مانع از گسست بین نسل‌ها می‌شود.  
 
آموزش و تربیت نیک فرزندان: قرآن بر آموزش و تربیت نیک فرزندان به عنوان یک وظیفه مسئولانه برای والدین تأکید دارد، این امر به انتقال ارزش‌های اسلامی به نسل‌های آینده کمک می‌کند. 
 
آگاهی‌سازی جوانان از فرهنگ و ارزش‌های اسلامی: نسل جدید نیاز دارد تا با مبانی دینی و اصول اخلاقی معرفی شده در قرآن آشنا شود تا بتواند از آن‌ها در زندگی روزمره خود بهره گیرد. خانواده‌ها و نهادهای آموزشی باید با ارائه آموزش‌های مناسب، جوانان را به سمت درک عمیق‌تری از این آموزه‌ها سوق دهند و از بروز گسست بین نسل‌ها جلوگیری کنند. 
 
توجه به تفاوت‌های نسلی: امام علی(ع) در نهج‌البلاغه به تفاوت‌های نسلی و لزوم احترام به آن اشاره می‌کنند. ایشان می‌فرمایند که والدین نباید فرزندان خود را بر آداب و رسوم خود تحمیل کنند و به آن‌ها یادآوری می‌کنند که هر نسلی باید با توجه به زمانه خود رشد کند و به شناخت و درک عمیق‌تری از جهان دست یابد. 
 
به طور خلاصه، قرآن به عنوان راهنمای زندگی، نه تنها برای حفظ پیوندهای خانوادگی و تقویت مبانی اخلاقی در جوامع اسلامی، بلکه به عنوان ابزاری برای مقابله با چالش‌های نسل‌های جدید و جلوگیری از گسست بین نسلی، نقشی کلیدی ایفا می‌کند.
 
وٱلّذی قال لوٰلدیۡه أفࣲّ لّکماۤ أتعداننیۤ أنۡ أخۡرج وقدۡ خلت ٱلۡقرون من قبۡلیۖ وهما یسۡتغیثان ٱللّه ویۡلک ءامنۡ إنّ وعۡد ٱللّه حقࣱّ فیقول ما هـٰذاۤ إلّاۤ أسـٰطیر ٱلۡأوّلین؛ و آن کس که به پدر و مادرش گفت: اف بر شما! آیا به من وعده می‌دهید که [از قبر] بیرون آورده شوم، در حالی که پیش از من قرن‌ها گذشته است؟ و آن دو [پدر و مادر] از خدا یاری می‌خواهند [و به او می‌گویند:] وای بر تو! ایمان بیاور که وعده خدا حق است. پس [او] می‌گوید: این [وعده‌ها] جز افسانه‌های پیشینیان نیست.
 
این آیه به داستان فرزندی اشاره می‌کند که به سخره گرفتن وعده‌های الهی، نشان‌دهنده شکاف بین او و والدینش است. این آیه به‌خوبی نشان می‌دهد که چگونه نسل جوان ممکن است تحت تأثیر شلوغی‌های جامعه‌ی مدرن، باورهای اعتقادی را به چالش بکشد.
 
عدم توجه به دوستان دلسوز
 
انسان ناچار از زندگی اجتماعی است، لذا در اثر مراودات گوناگونی که دارد کم و بیش دوستانی همسو با خودش را از نظر عقیده و گرایش‌های مذهبی و سیاسی انتخاب می‌کند. 
 
گاهی بعضی دوستان دلسوزانه دیگران را راهنمایی می‌کنند که البته مقبول نمی‌افتد، نباید از نظر دور داشت که راهنمایی‌کننده ممکن است بر حق نباشد که در این موارد توجه به توصیه‌هایش لزومی ندارد، ولی در مواردی که بر حق است اگر توجه نشود باعث شکاف بین دوستان می‌شود. 
 
اعتماد به سلایق شخصی یا حزبی
 
بسیاری از انسان‌ها تحت تأثیر شرایط بدون کمترین فکر و تحلیل منطقی و صرفا برای تأمین منافع فردی یا حزبی خود به راحتی از کنار آموزه‌های دینی می‌گذرند و خواست شخصی و حزبی خود را بر قرآن و روایت صحیح و موثق ترجیح می‌‎دهند و احیانا قسمت‌هایی از دین که خواست آنها را همراهی می‌کند انتخاب و مابقی را به حاشیه می‌رانند و این همان مرام مشرکین است که قرآن آن‌ را گوشزد می‌کند. مشرکین اساس دین خود را بر هوی و هوس نهاده‌اند و خدا ایشان را هدایت نمی‌کند که قطعاً هادی دیگری هم جز او نیست.
 
ضعف در ایمان کامل به اجزاء دین
 
بسیاری از مردم به کلیت دین باورمندند و نام مسلمان را یدک می‌کشند. اما از جزئیات دین کمترین آگاهی و اطلاعی ندارند. به عبارت بهتر ایمان حداقلی دارند.
 
قسمت اول آیه ۱۳۶سوره مبارکه نساء دعوت به این است که بین همه جزئیات معارف که ذکر شده جمع کنند و به همه ایمان بیاورند به این دلیل ادعایی که اجزای این مجموعه که نامش اسلام است همه به هم مربوط است و ممکن نیست یکی از دیگر اجزاء جدا شود، لذا اینطور می‌فهماند که هر کس به مجموع این مجموعه ایمان نیاورد به گمراهی بعیدی گمراه شده، چه اینکه به خدا کفر بورزد یا به ملائکه او یا به کتابهای آسمانی او و یا به پیامبران او و یا به روز قیامت، هر کس به یکی از اینها کفر بورزد کافر است و به گمراهی بعیدی گمراه شده.
 
پس ایمان به یکی از آن حقایق و معارف تمام نمی‌شود مگر با ایمان به همه آن معارف، بدون اینکه یکی از آنها استثناء شده و به بعضی از آنها ایمان بیاورند و به بعضی دیگر کفر بورزند که اگر چنین کنند در حقیقت به همه کفر ورزیده‌اند، چیزی که هست اگر علنی باشد، منافق خواهند بود و نفاق از مهمترین عواملی است که تشتت و چندگانگی در بین مردم ایجاد می‌کند و این باعث گسست بین نسلهای گوناگون می‌شود.
 
سوره مبارکه جاثیه آیه ۲۳ ناظر به عبادت و پرستش نفس است. عبادت چیزی به جز اظهار خضوع و مجسم نمودن بندگی بنده نیست. عابد در عبادتش می‌خواهد این معنا را مجسم سازد که من به‌جز آنچه معبودم اراده کرده اراده نمی‌کنم و به جز آنچه او راضی است عمل نمی‌کنم و بنابراین هر کس هر چیزی را اطاعت کند در حقیقت او را عبادت کرده و او را معبود خود گرفته است، پس اگر هوای نفس خود را اطاعت کند، آن را اله خود گرفته و پرستیده، با اینکه غیرخدا و غیر هر کسی که خدا دستور دهد نباید اطاعت شود، مراد از پرستش اطاعت کردن است . طباطبایی، محمد حسین، همان،  ج۱۸، ص ۲۶۳. 
 
خود شیفتگی
 
ترسناک‌ترین تنهایى خودپسندى است. با این وصف ناگفته پیداست که این صفت مذموم در بعد انفرادی باعث می‌شود ارتباط افراد قطع شود و این عدم ارتباط منجر به بی‌خبری نسل‌ها از یکدیگر می‌شود و اگر به همه افراد تسری پیدا کند جنبه اجتماعی به خود گرفته و نسل اول آموزه‌ها و ارزش‌های خود را به نسل بعد منتقل نخواهد کرد، لذا خلأ غیر قابل جبرانی بین دو نسل ایجاد می‌شود که منجر به خسارات عدیده فردی و اجتماعی می‌شود، بنابراین خودشیفتگی می‌تواند از عوامل مهم خلأ بین نسل‌ها شود.
 
باورهای بی اساس
 
بی‌تردید، بندگان خداوند سبحان، باورهای غلط بسیاری دارند، حتی بسیاری از موحدان و مؤمنان، با خلوص تمام، باورهایی دارند که پس از مطالعه و تفکر بیشتر، متوجه می‌شوند که به طور کامل یا بخشی از آن غلط بوده است. اکنون این پرسش مطرح می‌شود که اگر نسلی بخشی یا همه باورهای نیاکان و نسل قبل از خود را زیر سؤال برد در قبال او چه رویکردی باید اتخاذ شود؟ اگر بدون توجیه و تشریح پاسخی دریافت نکند و با تعصب و اصرار بدون در نظر گرفتن سنت‌های احتمالی غلط گذشته بر صحت و سلامت آنها پافشاری شود قطعاً به لجبازی و مخالفت منجر خواهد شد و این امر از اهم دلایل ایجاد خلأ بین نسلی است. 
 
عدم رعایت عدالت 
 
 با توجه به اینکه بین ارزش‌های اسلامی، تقوا ارزش درجه اول است، نزدیکتر بودن عدالت‌ورزی به آن، اهمیت عدالت را بیان می کند. طبری می‌گوید: جهت توصیف عدالت به نزدیکی تقوی این است که چون انسان عادل بود به‌واسطه حس عدالت‌خواهی فرمان بر احکام خداوند می‌شود و پرهیزگار و کسی که نافرمان بود البته با تقوی و پرهیزکاری سروکار ندارد و چنین شخصی از حق و عدالت بی خبر است.
 
رعایت عدالت از ارزش بالایی برخوردار است، البته نه فقط در بین مسلمین و برای آنان. در احسن‌الحدیث آمده که عدالت درباره آنان که به آنها عداوت داریم از شعبه‏‌هاى تقوى است،‏ دشمنى یا بغضى که با کفّار و دشمنان خود دارید شما را وادار برفتار خلاف عدالت و ستمکارى نسبت به آنها نکند و حتّى با دشمنان هم به عدل و انصاف معامله نمایید و با ارتکاب آنچه حلال نیست به مقتضاى کینه دست تجاوز بر آنها دراز ننمائید، عدالت پیشه کنید که عدل از هر چیزى به تقوى و ترس از خدا نزدیکتر و براى در امان ماندن از مهالک و معاصى مناسبتر است و از عقاب خدائى حذر کنید و بپرهیزید، زیرا خداوند به کردارهاى شما آگاه، خبیر و بصیر است و شما را بر هر کردارى جزا می‌دهد.
 
غذای ناپاک
 
 اسلام تأثیر عمیق غذا را به  مسلمانان گوشزد کرده است، در اسلام، اقبال به مال حرام نکوهش شده و حرام است، زیرا آثار منفی بر روح و روان انسان گذاشته و او را آلوده می‌کند، لذا گناهان بسیاری، ریشه در آلودگی روح انسان دارد. 
 
در آیه ۳ سوره مبارکه مائده حکم به تحریم یازده چیز شده است که بعضى از آنها در آیات دیگر قرآن نیز بیان شده و تکرار آن جنبه تأکید دارد. کسی که آلوده به حرام شد و فسق و گناه علنی انجام داد باعث سستی در دینش می‌شود. 
 
پس مأکولات و مشروبات حرام تأثیر بسزایی در زندگی انسان می‌گذارد که کمترین آن فسق و خروج از اطاعت خدا است که در این صورت هر کسی در هر شرایطی که باشد خودرأی و مستبد می‌شود و طبیعی است که با این وضعیت جامعه به سمت هرج و مرج و دو یا چند قطبی پیش خواهد رفت و هیچ قشر و گروهی باورها و سنتهای دیگری برنخواهدتافت و گروه‌های گوناگون حرف یکدیگر را نخواهند فهمید، این شرایط به تدریج به گسست و شکاف بین نسلی منجر خواهد شد.
 
عوام فریبی طاغوت 
 
کسانی که طواغیت را به عنوان قاضی و حاکم قبول می‌کنند و به‌جای مخالفت با آنها در نزاعشان به آنها رجوع می‌کنند گمراه می‌شوند. و این خود عامل گسست بین طبقه حاکم و مردم به‌حساب می‌آید.
 
از مجموع بحثی که پیرامون دو آیه فوق مطرح است چنین برمی‌آید که آیه ابتدای بحث رفتار طاغوت باعث سرخوردگی عموم مردم می‌شود، ولی در آیه دوم گویا مردم پذیرفته‌اند که باید برای رتق و فتق امورشان به‌خصوص در درگیریهای بین دو طرف به دادگاه غیر منصف و ظالم مراجعه کنند. در هر صورت چون نیازهای جسمی و روحی و روانی آنها ذیل استیلای طواغیت رفع نمی‌شود سرخورده و ناامید شده و از نسل قبل از خود فاصله می‌گیرند.
 
منافقین 
 
نسخه اسلام به طریق حقیقت دوری نمودن از منافقین را دستور اکید می‌دهد، چرا که منافق در فکر عدم رسیدن ارزش‌ها به نسل بعد هستند. 
 
در اسلام نفاق و دورویی اعظم گناهان است و هیچ عملی از منافق پذیرفته نیست چون کارش منفعت‌طلبی و سودجویی و ایجاد شقاق و اختلاف بین اجتماع مسلمین است، پس گسست نسلی نتیجه اعمال و کردار آنان خواهد بود و این مسئله یکی از تهدیدات و آسیب‌های جدی جامعه و حکومت‌های اسلامی محسوب می‌شود.
 
تنبلی 
 
همان‏ طور که در فرهنگ اسلام و قرآن،‏ ‏کار و تلاش و فعالیت‌های ‏مثبت در جهت امرار معاش، حلال و مورد رضای خاص خداوند و فضیلت محسوب شده است بیکاری و تنبلی و بی عاری نیز به همان‏ میزان‏ نکوهش شده و از رذایل شمرده شده است. لذا انسان‏‏ مسلمان‏ و مؤمن نباید در هیچ شرایطی کار و تلاش را رها سازد؛ زیرا تنبلی و بی حالی از صفات فاسقان‏ و کفار و منافقین است،که آنها را از مسببین و عوامل ایجاد خلأ بین نسلی می‌شماریم. 
 
امام کاظم(ع) مى‌‏فرمایند:«خداوند انسان‏‏ بیکار را دشمن می‌دارد.» 
 
چنین انسانی‏ از نظر اسلام دین مى‏‌فروشد. پیامبر اکرم(ص) مى‏‌فرمایند: «مؤمن آن‏گاه که شغلی نداشته باشد دین مى‏‌فروشد.» 
امام علی(ع) مى‏‌فرمایند:آن‏ که کاهلی کند حقوق دیگران‏ را ضایع مى‏کند.» از جمله حقوقی که با کاهلی این افراد ضایع می‌شود را می‌توان ترویج فرهنگ بی‌عاری و ایجاد شکاف بین افراد دغدغه‌مند و بی‌تفاوت نام برد که از نسلی به نسلی منتقل شده و مانع انسجام و پیوستگی نسلها می‌شود. 
 
باید توجه داشت به هر میزانی که تنبلی باعث خلأ بین نسل‌ها می‌شود کار، تلاش، فعالیت و نشاط کاهش آن را به دنبال دارد.
 
بدکرداری
 
خداوند نعمت و خوشی قومی را تغییر نمی‌دهد، جز اینکه آنها تغییر روش و روحیه دهند و دست از طاعت حق برداشته به عصیان و بی بند و باری روی آورند و بر یکدیگر ظلم و ستم کنند.
 
ابن عباس گوید: هرگاه خداوند به قومی نعمتی ببخشد و آنها سپاسگزاری کنند خداوند بر نعمت ایشان می‌افزاید و هنگامی‌که کفران نعمت کنند، نعمت را از آنها سلب می‌کند.
 
ناگفته پیداست که به میزانی که بدکرداری در تغییر سرنوشت ملت‌ها به سوی نکبت و بدبختی مؤثر است، کردار و رفتار درست و خداپسند به خوشبختی و سعادت اقوام و ملل کمک می‌کند و مانع گسست نسلها می‌شود.
  • گروه خبری : اخبار
  • کد خبر : 1994
کلمات کلیدی
مدیر سایت مشهد
خبرنگار

مدیر سایت مشهد